من از بعضی کارهایی که میکنم پیشمان میشم یعنی میشه کارها ترک کنم
آغا من همین جا قول میدم از این کارها انجام ندم اگر انجام دادم بیام هینجا بنویسم .
سلام
دیشب خواب دیدم از بندر رفتم کرمانشاه اونجا گرسنم شد بعد برادرم دو سیخ گوشت خام بهم داد اتش نبود کباب کنم رفتم تو بازار اونجا یک قسمتی هست که همه کارگرها جمع میشن که یک اشتی روشن کرده بودن من هم رفتم با هزار زحمت رو اتش کاگرها کباب اماده کردم بعد از اماده شدن کباب دلم نیامد ببرم خونه خودم بخورم همه کباب دادم کارگرها که بهم کمک کردن .
من یک استنباط دارم فکر کنم چون براردم من به بورس معرفی کرد این گوشت همون بورس که دیروز ضرر کردم /
یک جوری زندگیم رفته تو رکود اصلا هیچ برنامه مشخصی ندارم / الان هم چند روز معده درد اذیتم میکنه دیگه کم کم دارم پیز میشم تمام شد دیگه.
دیروز با همکاران جلسعه خواستگاری گرفتیم گفتن حتما هر جور شده زن کارمند بگیر .سنش هم مهم نیست یکی میگفت بیوه هم شده بگیر با این شرایط کاری که دارید باید زن کارمند بگیری که بتوانه خرج زندگی هم تامین بکنه / من هم زن زنگ خونه گفتم دنبال زن کارمند بگردید.
تولدم مبارک امروز روز تولدم کسی که واقعا من براش مهم باشم و تولد من یادش باشه وجود ندارد فقط چند نفری روی استوری که گذاشتم یک تبریک گفت از اونها هم ممنون .
دیگه حرفی نیست .
راستی هیچ جشن و ... در کار نیست .