دوست خوبم
دوست خوبم

دوست خوبم

خواب کباب

سلام

دیشب خواب دیدم از بندر رفتم کرمانشاه اونجا گرسنم شد بعد برادرم دو سیخ گوشت خام بهم داد اتش نبود کباب کنم رفتم تو بازار اونجا یک قسمتی هست که همه کارگرها جمع میشن که یک اشتی روشن کرده بودن من هم رفتم با هزار زحمت رو اتش کاگرها کباب اماده کردم بعد از اماده شدن کباب دلم نیامد ببرم خونه خودم بخورم همه کباب دادم کارگرها که بهم کمک کردن .

من یک استنباط دارم فکر کنم چون براردم من به بورس معرفی کرد این گوشت همون بورس که دیروز ضرر کردم /


نظرات 1 + ارسال نظر
ali یکشنبه 10 شهریور 1398 ساعت 06:57

سلام. این خواب بود یا فیلم سینمایی؟
سطر دوم کلمه آتش و سطر آخر کلمه برادر مشکل تایپی دارن. سطر آخر به لحاظ نگارشی هم مشکل داره

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.