دوست خوبم
دوست خوبم

دوست خوبم

کار و یک موضوع جالب

بیست روزی یک کاری بهم پیشنهاد شده بر ای یک پروژه جدید خیلی دارم فکر میکنم دیروز هم که رفته بودم مصاحبه مدیرپروژه تایید کرد که برم اونجا ولی میترسم که اینجا از دست بدم و برم اونجا کار به دلم نباشد واقعا ماندم چکار کنم .



یک موضوع جالب :

چند وقت پیش از دم مغازه شیرنی فروشی مرکز شهر داشتم رد میشدم یک نفر وایساده بود میگفت بهم پول بده برم شیرنی بخورم /

یک پسر جوان بود من بهش پول ندادم واقعا بعدش هم عذاب گرفتم هر چند واقعا چرا طرف خودش کار نمیکنه مثل بقیه مردم بیاد کارگری بکنه پول در بیاره .


نظرات 2 + ارسال نظر
مارال شنبه 18 بهمن 1399 ساعت 14:39 http://mypersonalnotes.blogsky.com/

دفعه بعد اگه یادت موند براش شیرینی بخر که بعدش عذاب وجدان نداشته باشی .
تو نرفتی کار جدید ولی من دارم میرم

سلام به به به سلامتی من که میترسم از تغییر ولی تو لارجی

حمیدحوائجی دوشنبه 6 بهمن 1399 ساعت 15:58

شما می تونستید دوتا دونه شیرینی براش بخرید.

متاسفانه نخریدم کلا اینجوری هستم بعد خودم عذاب وجدان میگیرم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.